


شمع پرفروغ فرهنگ و ادب ایران
عالیشأن «محمدعلی اسلامیندوشن»
در اثر کهولت و ضعف جسمانی
در شهر تورنتو کانادا به خاموشی گرایید و جان و جهان فرهنگ دوستان و
ادب پژوهان این سرزمین را دردناک و غمگین ساخت.
پیکر استاد حسب فرمایش خانم دکتر بیانی، همسر ایشان، بصورت
موقت در تورنتو امانت سپرده می شود تا در فرصت مقتضی به ایران
جهت خاکسپاری ارسال گردد.
و از دکتر اسلامی ندوشن بخوانیم:
فکر نمی کنم بتوان از مرگ به عنوان یک عامل غافلگیرکننده یاد کرد؛ مرگ
طبیعی ترین امر است. ممکن است به تدریج بیاید و یا ناگهانی گاهی گوارا
و گاهی ناگوار. البته وقتی مرگ می آید دیگر شخص به آن آگاهی ندارد که
غافلگیر شود یا نشود.
من نیز به مرگ فکر می کنم چون مرگ وابسته به زندگی است و جزو
زندگی. بنابراین مهمترین واقعه به شمار می رود پس طبیعی است که
انسان به مرگ فکر کند به نظر من مرگ تراژدی به آن معنا نیست: پایان
زندگی است. “
پتیاره پیری از کران می آید
لنگان لنگان عصا زنان می آید
آنگونه که این دشمن جان می آید
پس مرگ چو یار دلستان می آید
از زندگی ای که کرده ام راضی هستم و بیش از این از دستم نمی آمد،
آرزوی من این بود که در دوره ای که می زیستم، سخنگوی وجدان ایران باشم و
در این راه کوشیده ام.
گفتیم و شنیدیم و خبر هیچ نبود